محمد امینمحمد امین، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

محمد امین گل پسر مامان و بابا

کلیبر- قلعه بابک

جمعه از فرصت تعطیلی استفاده کردیم و راهی کلیبر شدیم البته مقصد اصلی قلعه بابک بو د گل پسرم سوالات زیادی در مورد قلعه میکرد مثلا میگفت الان اونجا سربازها هستند؟ اونجا اسلحه هست؟ و غیره و خیلی ذوق و شوق داشت که اونجا رو ببینه و غافل از اینکه ............................  اینجا نزدیک اهر هست و به زور گل پسرمو راضی کردم ازش عکس بگیرم. مسیر قلعه بابک و هوای سرد و بادی و دو دلی ما که می تونیم به قلعه برسیم یا نه ؟ محمد امین که پله های مسیر رو بدو بدو رفت بالا مه پشت سر محمد امین که هر لحظه بیشتر میشد و نوید یک هوای ............. و غافل از اینکه ، به خاطر این گفتم چون چنان تگرگی ...
30 ارديبهشت 1394

سفر نامه جنوب 1

27 اسفند 1393 فرصتی پیش آمد و با کاروان راهیان نور عازم مناطق جنگی جنوب شدیم .سفر خیلی خوبی بود همراه با تجربیات جدید و اتفاقات خیلی خوب هم برای ما و هم برای بچه ها .محمد امین تو این سفر خیلی بهش خوش گذشت هم از این لحاظ که با اتوبوس سفر می کردیم و هم از این لحاظ که دوستان خوبی مثل رضا و محمد جواد تو اتوبوس باهاش همراه بودند و دو تا از دوستان خوبی که قبلا باهاشون آشنا بود هم تواین سفر با مابودند.(مهدی و مصطفی) در ضمن ما راننده گلی هم داشتیم که خیلی چیزها تو این سفر ازش یاد گرفتیم چیزهایی مثل صفا و صمیمیت، احترام به دیگران و خوش قلب بودن ، سعه صدر و ... که ایشون تمام ساعاتی که در اتوبوس بودیم رو برای ما شیرین و لذت بخش کرده بود مخصوصا با سرگ...
10 ارديبهشت 1394
1